باعث شادی ـشان می شوم و قهقه می زنم
ًژس های متفاوت می گیرم و برایشان متفاوت می شوم
کلاه عاریه بر سر می گذارم و پا به پایشان می روم
راه می روم بین تمام ِ آنها
پر حرفی می کنم
آن هم ناشیانه..
اما می دانم و می دانم که دلم هم خوب می داند،
که دلم برای کسی که باید دنیای من باشد حسابی تنگ است
و زندگی قبل ِ او را، به خیال خودم که هیچ،
ولی درجا می زنم..
فقط خدا نکند که تا آن لحظه دلم بمیرد..
- ۲ نظر
- ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۴